۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه


"به استقبال غزل حافظ "
بلبل شوریده باز آید به بستان غم مخور
نو گل پژمرده گردد باز خندان غم مخور
بر سپاه غم بتازد لشکر فتح و سرور
بر سیاهی چیره آید مهر تابان غم مخور
هستی گل گر بدست باد دی تاراج رفت
چونکه میاید نوید نوبهاران غم مخور
گرچه منزل بس خطرناکست و مقصددوردست
می برد چون کاروان این ره به پایان غم مخور
در زمین تفته ار لبها شده چاک از عطش
دارم امید نوازشهای باران غم مخور
پهلوانان را اگر کشتند در آوردگاه
باز می آید به میدان گرد میدان غم مخور
گر به راه معبد خورشید داری عزم جزم
از شکست و تهمت و از رنج و حرمان غم مخور
گرچه از بام وطن مرغ سعادت پر گرفت
باز می آید هما بر بام ایران غم مخور

اندیشه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر